تازه های سایت

کد مطلب: 31491
12. تير 1396 - 7:45
مرصادنیوز: سالگرد حمله ناجوانمردانه ناو وينسنس امريكا به مسافران مظلوم، بي‌دفاع و كودكان هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران فرا رسيد و به همين بهانه هرسال ابعاد جديدي از اين جنايت هولناك، تعمدي و ضدانساني امريكايي‌ها عليه ملت ايران روشن مي‌شود.
به گزارش پایگاه خبری گرو به نقل از  شبکه اطلاع رسانی مرصاد ، سالگرد حمله ناجوانمردانه ناو وينسنس امريكا به مسافران مظلوم، بي‌دفاع و كودكان هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران فرا رسيد و به همين بهانه هرسال ابعاد جديدي از اين جنايت هولناك، تعمدي و ضدانساني امريكايي‌ها عليه ملت ايران روشن مي‌شود. 

زنان، كودكان و مردان بي‌دفاع و مسافران پرواز 655 هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران هيچ گاه گمان نمي‌كردند حجم ددمنشي امريكايي‌ها آنقدر وسعت يافته باشد كه با علم و اطلاع از مسافربري بودن هواپيمايشان، آن را هدف موشك قرار دهند و خم هم به ابرو نياورند. 
 
گرچه جنايت 12 تيرماه 67 امريكايي‌ها در آب‌هاي نيلگون خليج فارس اولين و آخرين جنايت آنها نبود و از كشوري كه فاجعه هيروشيما و ناكازاكي را به وجود آورده يا در جنگ‌هاي جهاني، حاضر به كشتار و قتل‌عام دسته جمعي ميليون‌ها انسان بي‌دفاع شده، يا جناياتش در عراق، افغانستان و سوريه قابل كتمان نيست، مي‌توان چنين انتظاري داشت، سردمداران كشوري كه حتي به ملت خود براي اهداف پليدش رحم نمي‌كنند و هنوز پاسخ درستي هم به افكار عمومي ملت خود در ماجراي انفجار 11 سپتامبر نداده‌اند، نمي‌توان بيش از اين انتظار داشت. 
 
اما اين بار موضوع متفاوت بود. جنايت 12تيرماه 67 امريكايي‌ها، جنايتي تمام‌عيار و آگاهانه بود، همان نكته‌اي كه برخي خدمه ناو بعدها به آن اعتراف و اعلام كردند به دليل منافع ايالات متحده جرئت بيان تعمدي بودن اشتباهشان را ندارند. 
 
آري  وينسنس سال‌ها بعد اوراق شد تا اثري از اين سند جنايت باقي نماند و افكار عمومي نتوانند به بهانه وجود آن پرسش كنند و امريكايي‌ها ناچار به ارائه پاسخ يا اعتراف به اشتباه و تعمدي بودن اين واقعه شوند. 
 
هيچ چيز به اندازه اعطاي نشان به كاپيتان راجرز ناخداي بي‌خداي اين كشتي، دل ملت ايران را آتش نزد. آن زمان كه به جاي محاكمه اين جنايتكار جنگي، به وي لقب و مدال افتخار دادند كه هنوز هم بعد از سال‌ها به آن فخر مي‌فروشد. 
 
سازمان‌هاي مدعي حقوق بشر از سازمان ملل گرفته تا كميسيون حقوق بشر و اتحاديه اروپا و تشكل‌هاي به ظاهر مدافع حقوق بشر كه شب و روز از لزوم رعايت حقوق بشر سخن مي‌گويند و حتي براي جانوران و گياهان مراسم ختم و ابراز تاسف مي‌گيرند، در اين فاجعه چشم و گوش خود را بستند و برخي از آنان براثر فشار گسترده افكار عمومي تنها به ابراز تأسف بسنده كردند. 
اين بشرهاي بي‌گناه به جرم جهان سومي بودن در آن زمان لابد حقوقي نداشتند كه استيفا شود و همان ديه‌اي كه بعد از 10 سال پيگيري، پرداخت شد براي آنان كفايت مي‌كرد! هيچ سازمان بين‌المللي مهمي تحقيق جامع و كاملي از اين جنايت منتشر نكرد و سازمان ملل و شوراي به ظاهر امنيت آن هم ذره‌اي مسئوليت و انسانيت در خود احساس نكرد كه لااقل آن را محكوم كند. 
امروز اما تداوم اين كشتارهاي دسته جمعي و نسل‌كشي در كشورهاي مسلمان از سوي امريكايي‌ها و ايادي و دست پروردگانشان ابعاد ديگري يافته و بعد از جهنم ويتنام، نسل‌كشي مسلمانان در افغانستان و پاكستان، عراق و سوريه و بلاد ديگر اسلامي كه مستقيم يا با واسطه از سوي استعمار و استكبار جهاني دنبال مي‌شود، حركت نسل كشي ضدانساني از سوي گروهك تروريستي و منافق داعش در عراق به دنبال تداوم همان سياست ضدانساني امريكا و برخي حكومت‌هاي ارتجاع منطقه است. 
 
جنايات تكفيري‌ها و داعش در شهرهاي مختلف سوريه و اخيراً عراق اين حقيقت را به جهانيان نشان داد كه غرب به دنبال تفرقه، تنش و كشتار در بين مسلمانان و با استفاده از خود آنان است و نهادهاي بين‌المللي نيز عنوان و مسئوليت خود را در اين حوادث تا حد صدور بيانيه و محكوميت تنزل داده‌اند و نه تنها تماشاچيان اين صحنه هستند بلكه هريك دنبال صيد ماهي خود از اين آب گل آلوده به جهل تكفيري‌ها هستند. 
 
در اين بين مسئوليت نهادهاي مسئول در جمهوري اسلامي به ويژه وزارت امور خارجه در پيگيري مسببين جنايت ناو وينسنس بسيار بيش از اينهاست و اين موضوع همچنان بايد از مجاري قانوني و شكايات حقوقي و بين‌المللي پيگيري شده و منجر به محاكمه جنايتكاران وينسنس، عاملان، مسببان و فرمان دهندگان اين جنايت شود و با شكايت بين‌المللي است كه عاملان اين جنايت را وادار به اعتراف تعمدي بودن حمله به هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران خواهد كرد زيرا مطالبه و خواسته ملت اين است كه در برابر مصالح، منافع و حقوق ملت نبايد ذره‌اي كوتاه آمد و عقب نشست. 
 
ما در اين سال‌ها تنها به ذكر ياد و خاطره اين واقعه بسنده مي‌كنيم و موضوع دوباره تا سال بعد فراموش مي‌شود. متأسفانه عكس، فيلم و مستندات خوبي هم از اين جنايت در دسترس نيست و هنرمندان شناخته شده در عرصه هنر سينما، تئاتر، موسيقي، تجسمي و ادبيات نيز به راحتي از كنار اين تراژدي غمبار كه ظرفيت بسياري براي پرداختن دارد، گذشته و كمتر به اين مهم سوق داده شده‌اند. 
 
از اينهمه نهاد فرهنگي، هنري كشور نيز كه گاه براي برگزاري يك برنامه با هم رقابت نفسگير دارند هم ظاهراً تاكنون كسي احساس مسئوليتي نكرده كه در اين باره كاري انجام دهد و گويا همه منتظريم طرف امريكايي با سناريوي ساختگي مانند آرگو اين واقعه را نيز در چشم جهانيان تحريف كند آن گاه كمي به خود آييم. 
 
به اميد روزي كه همه در برابر شهدا و مظلومان اين حادثه جانسوز و ديگر وقايعي كه سبب آرامش و آسايش امروز همه ماست، احساس مسئوليت كنيم.

دیدگاه شما