تازه های سایت

کد مطلب: 60035
26. آذر 1404 - 12:40
نگاه ابزاری به زن،جامعه را از درون می‌پوساند. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای مسئول، با برنامه‌ریزی فرهنگی هوشمند و ریشه‌ای، مانع تبدیل حجاب به ابزار تجاری و زن به کالای مصرفی شوند.

به گزارش پایگاه خبری  تحلیلی گرو به نقل از خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصرهمدان»؛ در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران و رعایت موازین شرعی و عرفی جامعه، موضوع حجاب به عنوان یک هنجار اجتماعی و ارزش دینی مورد احترام و تأکید است. نهادهای فرهنگی مانند اداره کل امور فرهنگی و تبلیغی (ارشاد) و سایر سازمان‌های ذی‌صلاح، بر اساس وظایف قانونی خود، موظف به ترویج و تقویت ارزش‌های اسلامی و فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی هستند. انتظار می‌رود این نهادها با اجرای برنامه‌های فرهنگی، آموزشی و تبلیغی سازنده، آگاهی‌بخشی و جذب حداکثری جامعه به ویژه نسل جوان را در جهت عمل به این فریضه مهم در دستور کار قرار دهند. هرگونه رویکرد در این حوزه می‌بایست مبتنی بر تدبیر، حکمت و اقناع بوده و در مسیر تحکیم بنیان‌های خانواده و سلامت اجتماعی گام بردارد.

 

کالایی‌شدن زن، بزرگ‌ترین تحقیر است

 

مقصود قاسمی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ به تشریح جایگاه واقعی وزارت متبوع خود در منظومه هدایت فرهنگی کشور پرداخت و با اشاره به قوانین بالادستی، بر این نکته تأکید کرد که تکلیف اجرایی کردن امر به معروف و نهی از منکر، به ویژه در عرصه حجاب و عفاف، به صورت انحصاری بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست.

وی با استناد به متن قانون، اعلام کرد: بر اساس قانون، حدود ۲۲ تا ۲۸ دستگاه اجرایی کشور، به صورت مشخص و مشروط، مکلف به حمایت و پیگیری عملی امر به معروف و نهی از منکر شده‌اند.

رئیس گروه قرآن و عترت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان اسامی این نهادها را به صورت مشروح برشمرد و افزود: استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، وزارت آموزش و پرورش، سازمانهای فرهنگی شهرداری‌ها، نیروی انتظامی، تعزیرات حکومتی و حتی اتحادیه صنف پوشاک، از جمله این نهادها هستند که هر یک به فراخور مأموریت سازمانی خود، مسئولیت مستقیم در این عرصه دارند.

قاسمی در ادامه به تشریح یک «مغالطه رایج» در تقسیم مسئولیت پرداخت و گفت: متأسفانه به صرف وجود کلمه «فرهنگ» و «ارشاد» در نام این وزارتخانه، این ذهنیت اشتباه در بدنه حاکمیت و جامعه شکل گرفته که گویی هر موضوع فرهنگی، از حجاب و عفاف گرفته تا سایر ارزشهای اجتماعی، باید پاسخگو و مجری آن، منحصراً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. این یک «خلط مبحث» بزرگ است.

این کارشناس ارشد فقه، با اشاره به بودجه‌های فرهنگی تخصیص یافته به دستگاه‌های مختلف، این پرسش را مطرح کرد: آیا وزارت کشور، استانداری یا شهرداری، بودجه فرهنگی ندارد؟ قطعاً دارد. اما چون نام فرهنگ را بر پیشانی خود نزده‌اند، هیچ توقع سازمانی جدی از آنها در این زمینه نمی‌رود و تمام بار بر دوش وزارتخانه ای افتاده که عملاً در کف میدان، پشتیبانی قوی و هماهنگی لازم از سایر این دستگاه‌های قدرتمند را دریافت نمی‌کند.

وی نقش حقیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را اینگونه تبیین کرد: مأموریت اصلی این وزارتخانه، طبق تعریف قانونی و ساختاری، کار تخصصی با اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه است. این وزارتخانه موظف است در حوزه تخصصی خود، تولید محتوا کند، الگوسازی نماید و جشنواره‌های مانند جشنواره پوشش ایرانی اسلامی را برگزار کند. اما سئوال اینجاست: آیا پس از طراحی این الگوها، دستگاه‌های مانند اتحادیه پوشاک، برای نظارت بر ویترین‌ها و بازار وارد عمل می‌شوند؟ آیا نیروی انتظامی و تعزیرات، پشتیبانی اجرایی لازم را انجام می‌دهند؟ متأسفانه خیر. اینجاست که حلقه اتصال میان کار فرهنگی و اجرایی قطع می‌شود.

قاسمی با تأکید بر جنبه فقهی و شرعی موضوع، خاطرنشان ساخت: در نظام جمهوری اسلامی، تکلیف امر به معروف و نهی از منکر، دو وجه دارد: یک وجه، تکلیف شرعی هر فرد مسلمان است که شامل تمام کارکنان همه دستگاه‌ها نیز می‌‌شود. وجه دیگر، تکلیف سازمانی و قانونی نهادها است که برای بیش از ۲۰ دستگاه، به صراحت تعریف شده است. آیا تنها یک دستگاه باید بار این تکلیف دوگانه را به دوش بکشد؟

وی در پایان با بیان مثالی از تنهایی وزارت ارشاد در عرصه عمل، نتیجه‌گیری کرد: «اگر قرار است وزارت ارشاد به عنوان «نوک پیکان» در این زمینه عمل کند، نیازمند پشتیبانی تمام قد و عملیاتی تمام آن دستگاه‌های مسئول است. در غیر این صورت، ما شاهد شکاف میان قانون و اجرا، و همچنین افت فشار کاری بر یک نهاد و بی‌توجهی سایر نهادها به مسئولیت ذاتی خود خواهیم بود. تا زمانی که این نگاه کلان اصلاح نشود، نمی‌توان انتظار معجزه از یک وزارتخانه داشت.

 

کالایی‌شدن زن، بزرگ‌ترین تحقیر است

 

حجت‌الاسلام علی نقوی در گفتگو با خبرنگار ما در خصوص این مسئله اجتماعی اظهار کرد: برای تحلیل صحیح موضوع حجاب، باید از دو منظر به موضوع نگاه کنیم: منظر دینی و منظر جامعه‌شناختی. از نگاه دینی، حجاب یک حکم قطعی و غیرقابل تشکیک در اسلام است که آیات محکم قرآن کریم، مانند آیه ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب، بر آن تأکید دارند. این یک تکلیف الهی است که فلسفه آن، حفظ کرامت زن، استحکام کانون خانواده، سلامت روحی و اخلاقی جامعه و معطوف کردن توجهات از ظاهر به باطن است. اما امروز شاهد نوعی «افسارگسیختگی فرهنگی» در این حوزه هستیم. 

وی افزود: این فقط یک بی‌حجابی ساده نیست؛ این نشانه یک «بحران هویت» و «فقدان بصیرت دینی» است. وقتی جامعه‌ای از معارف ناب قرآن فاصله بگیرد، طبیعی است که شاهد چنین عواقبی باشیم.

این کارشناس قرآنی بیان کرد: آسیب‌های  بی‌حجابی چندوجهی است، در این مسئله اولین قربانی، خود فرد است. رها کردن حجاب، گام اول برای دور شدن از روحیه «عفاف» است. عفاف که فقط پوشش نیست؛ یک حالت درونیِ حفظ حریم و حیا است. وقتی این حالت تضعیف شود، فرد در برابر بسیاری از انحرافات اخلاقی آسیب‌پذیرتر می‌شود. 

نقوی خاطرنشان کرد: خانواده، قلب جامعه اسلامی است. حجاب، دیوار حریم خانواده است. وقتی این دیوار شکاف بردارد، اولین تهدید متوجه ارتباط عاطفی و مقدس زن و شوهر می‌شود. چشم‌چرانی، مقایسه، کاهش قناعت و احساس تعهد، از ثمرات شوم بی‌حجابی است. آمارهای پنهان اما واقعی خیانت‌های زناشویی، طلاق عاطفی و کاهش تمایل به ازدواج، گواه این مدعا است. خانواده بی‌حریم، محکوم به فروپاشی است.

وی همچنین یادآور شد: جامعه‌ای که حریم جنسیت در آن مخدوش شود، تبدیل به میدان نمایش و رقابت ظاهری می‌شود. روابط سالم انسانی و کاری تحت‌الشعاع نگاه‌های جنسیتی قرار می‌گیرد. آزارهای خیابانی افزایش می‌یابد. سرمایه‌های انسانی و انرژی جوانان، به جای صرف شدن در مسیر پیشرفت و خلاقیت، صرف التهابات کاذب و غریزی می‌شود. جامعه از حالت «تعالی‌طلبی» به سمت «تنزل‌طلبی» حرکت می‌کند.

این کارشناس قرآنی تصریح کرد: حجاب، یک نماد هویتی برای تمدن اسلامی است. تضعیف عامدانه آن، بخشی از تهاجم نرم فرهنگی برای ایجاد یک «انسان بی‌ریشه» و بی‌هویت است که غرب برای همه جوامع مستقل طراحی کرده است. 

 نقوی با بیان اینکه باید فلسفه عمیق حجاب با زبان روز و مبتنی بر معارف ناب قرآن و عترت برای نسل جوان بازگو شود، تاکید کرد: باید الگوهای موفق، باسواد، جذاب و بانشاط محجبه در عرصه‌های علمی، ورزشی، هنری و اجتماعی، دائماً به جامعه معرفی شوند تا این تصویر نادرست که حجاب مانع پیشرفت است، از بین برود.

وی با تاکید بر تقویت زیرساخت‌های فرهنگی، ادامه داد: هنر، سینما، رسانه و فضای مجازی باید در خدمت ترویج عفاف باشند، نه تضعیف آن. تولید محتوای غنی و جذاب درباره ارزش خانواده و حیا ضروری است.

این کارشناس قرآنی در پایان گفت: این یک مأموریت ملی است. آموزش و پرورش، صداوسیما، دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، هنرمندان و همه دستگاه‌ها باید هماهنگ عمل کنند. اگر پیام رسانه یکی باشد و پیام فضای دانشگاه دیگری، نتیجه نمی‌گیریم.

 

کالایی‌شدن زن، بزرگ‌ترین تحقیر است

 

سمیرا محمدی نیز در گفتگو با خبرنگار ما گفت: من بی‌حجابی را یک معضل بزرگ و نگران‌کننده می‌دانم، اما نه صرفاً از یک منظر دینی ساده. من به عنوان یک زن، یک مادر و یک عضو جامعه، آسیب‌های عینی و ملموس آن را هر روز می‌بینم. دغدغه من از آینده فرزندانم و فضای ناسالم اجتماعی شروع می‌شود.

این شهروند همدانی افزود: من خودم در اتوبوس، خیابان و مراکز خرید، نگاه‌های آزاردهنده و تحقیرآمیز را به وضوح احساس می‌کنم. وقتی حجاب به عنوان یک هنجار شکننده شود، برخی مردان، این را مجوزی برای تجاوز به حریم نگاه خود می‌دانند. این موضوع، اضطراب و ناامنی دائمی را برای بسیاری از زنان، حتی آنانی که بی‌حجاب نیستند، ایجاد می‌کند. فضای جامعه به جای آنکه برای زن یک «حامی» باشد، به یک «منبع تهدید» تبدیل می‌شود.

وی به کالایی‌‌شدن زن و تحقیر ارزش واقعی او، اشاره کرد و بیان کرد: متأسفانه، موج جدید، زن را به یک «شیء نمایشی» تقلیل می‌دهد. تمام هویت و ارزش زن، در «ظاهر و بدن» او خلاصه می‌شود. این بزرگترین تحقیر و ظلم به زن است. من سال‌ها درس خوانده‌ام، پژوهش می‌کنم، دو فرزند تربیت می‌کنم، اما گویی در این فضای جدید، مهم این است که شکل لباس من چگونه است! این همان نگاه سرمایه‌داری افراطی است که می‌خواهد زن را به یک کالای مصرفی تبدیل کند.

این شهروند همدانی خاطرنشان کرد: «مدهای بی‌قاعده و تجمل‌گرایی افسارگسیخته»، یکی از نتایج مستقیم این فضا است. وقتی چشم‌چرانی زیاد شود، رقابت برای جلوه‌گری بیشتر می‌شود. این یعنی خانواده‌ها باید هزینه‌های گزاف برای پوشاک، لوازم آرایشی و جراحی‌های زیبایی بپردازند. این فشار اقتصادی، آتش به جان خانوارهای متوسط و ضعیف می‌زند و باعث اختلاف و تنش در خانواده می‌شود.

وی همچنین یادآور شد: من به‌عنوان یک مادر، نگران فرزندان دختر و پسرم هستم. برای دخترم، از دست دادن حیا و عزت نفس و غرق شدن در مسابقه ظاهرسازی را خطر بزرگی می‌دانم. برای پسرم، عادی‌شدن نگاه ابزاری به جنس مخالف و کاهش مسئولیت‌پذیری را یک فاجعه می‌بینم. این نسل، در معرض یک بمباران تبلیغاتی برای عادی‌سازی هر گونه بی‌بندوباری است و این بسیار ترسناک است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «عصر همدان»؛ نتایج حاصل از این گزارش و مصاحبه‌های تخصصی، چند واقعیت انکارناپذیر را در برابر سیاست‌گذاران و مجریان فرهنگی کشور قرار می‌دهد. مدیریت امر حجاب و عفاف با شکست ساختاری مواجه شده است. تمرکز انحصاری مسئولیت بر یک نهاد که خود فاقد ابزارهای اجرایی کافی و حمایت عملی سایر نهادهای قدرتمند است  به یک «بن‌بست مدیریتی» منجر شده است. این وضعیت، هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در جایگاهی ناتوان و تحت فشار قرار داده و هم به سایر دستگاه‌های مسئول اجازه می‌دهد تا از تکلیف شرعی و قانونی خود سرباز زنند. قوانین موجود بر کاغذ می‌مانند و فاصله عمیق بین «تکلیف» و «اجرا» روز به روز گسترده‌تر می‌شود.

آسیب‌های ناشی از بی‌حجابی افسارگسیخته، دیگر در حد یک هشدار نظری نیست؛ این آسیب‌ها به عرصه زندگی روزمره شهروندان نفوذ کرده و بنیان‌های امنیت روانی، سلامت خانوادگی و انسجام اجتماعی را نشانه رفته است. تحلیل‌های قرآنی و مشاهدات میدانی، هر دو بر این نقطه تأکید دارند که تداوم این روند، جامعه را به سمت یک «فروپاشی تدریجی اخلاقی» سوق خواهد داد. این پدیده، جوانان را دچار بحران هویت می‌کند، زنان را در معرض آزار و تحقیر قرار می‌دهد، خانواده‌ها را زیر فشار اقتصادی و عاطفی له می‌سازد و در نهایت، سرمایه اجتماعی کشور را به باد فنا می‌دهد.

پیشنهاد نهایی این گزارش، عبور از «مدیریت جزیره‌ای» و حرکت به سمت «تدبیر همه‌جانبه و فرابخشی» است. این مسیر نیازمند چند اقدام فوری است: تشکیل «ستاد ملی هماهنگی حجاب و عفاف» با اختیارات فراقوه‌ای و حضور فعال تمام دستگاه‌های بیست‌گانه مسئول، به گونه‌ای که هر نهاد، برنامه عملیاتی مشخص و بودجه معین برای انجام تکلیف خود در این حوزه داشته باشد. بازتعریف مأموریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نقش «سیاست‌گذار، تولیدکننده محتوا و الگوساز» و واگذاری امور اجرایی و نظارتی به دستگاه‌های دارای ابزار. سرمایه‌گذاری بلندمدت بر «گفتگوی اجتماعی» و «تبیین حکیمانه» به جای صدور بخشنامه‌های یک‌طرفه. و در نهایت، تقویت جدی «سرمایه‌های نمادین» از طریق معرفی گسترده زنان محجبه موفق در تمام عرصه‌های علمی، مدیریتی، ورزشی و هنری است.

امید است که انجام شود

انتهای خبر/

دیدگاه شما