به گزارش پایگاه خبری گرو، سردار شهید حسین بابایی از شهدای سرافراز شهرستان نهاوند بهعنوان شهید شاخص این شهرستان در سال جاری انتخابشده است تا راه و روش زندگی و شجاعت او بهعنوان الگویی برای نسل جوان معرفی شود؛ به همین دلیل معرفی مختصری از زندگی و رشادتهای این شهید سرافراز را در ادامه به محضرتان عرضه میداریم.
در سال 1343 شمسی درحالیکه میرفت پایههای اصلی انقلاب به دست امام عاشقان و مراد عارفان شکل گیرد و بنای ظلمستیزی به دست ابرمرد تاریخ استوار گردد.
در شهر برزول از توابع شهرستان نهاوند که دارالمؤمنین لقب گرفته بود در یک خانوادهٔ نسبتاً متوسط و مذهبی کودکی پای به عرصه دنیا نهاد که او را حسین نام نهادند تا سرباز وفادار سلالهٔ پاک حسین (ع) خمینی کبیر و شهید راه حسین زهرا (ع) گردد.
وی دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی خود را در برزول سپری کرد و در زمان شکلگیری انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) همواره در راهپیمایی و تظاهراتی که برعلیه حکومت ظالم و ستمگر شکل میگرفت شرکت میکرد و حضوری مستمر داشت.
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1358 در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان مشغول به کار شد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه حکومت نوپای اسلامی و همزمان با شروع غائله کردستان مشتاقانه به جبهه شتافت و به علت علاقهای فراوان به سپاه پاسداران در سال 1361 رسماً به عضویت این نهاد مقدس درآمد.
او مدتی را در یکی از پایگاههای شهر کامیاران مشغول خدمت شد و بعد از مدتی کوتاه به خاطر لیاقت و شایستگیهای مدیریتی ذاتیاش بهعنوان فرمانده گروه ضربت معرفی شد.
وی به خاطر عشق فراوان در خدمت به مردم محروم کردستان و از طرفی به علت حساسیتهای امنیتی منطقه از طرف فرماندهی بهعنوان جانشین گردان حضرت رسول (ص) در شهرستان سقز منصوب شد که در این مدت مبارزات چشمگیری را علیه اشرار و ضدانقلاب مخصوصاً احزاب منحله دمکرات و کومله انجام داد.
شهید بابایی چندین بار بهوسیلهٔ احزاب مذکور و اشرار منطقه مورد تهدید و حمله قرار گرفت و هر بار به کمک و عنایت خداوند متعال نقشههایشان نقش بر آب میشد و موفق به ترور وی نمیشدند.
حسین انسان وارسته و والامقامی بود که جانعزیز خود را درراه اعتلای اسلام ناب محمدی و حاکمیت ارزشهای الهی هدیه کرد بهطوریکه بعد از ورود به سپاه از همان اوایل خدمت در منطقه جنگی کردستان مسئولیتهای زیادی داشت و فرمانده گروهان و گروه ضربت در کامیاران بود.
بعدازآن در سال 64 بنا به درخواست فرمانده وقت سپاه سقز سردار حاج ولیالله همت راهی آن دیار شد و در مدت چند سالی که در آن منطقه بود ضربات مهلک و قابلتوجهی به گروهکهای ضدانقلاب وارد کرد و در کنار جهاد در کمک به مردم محروم نیز فعالیتهای زیادی داشت.
شهید بابائی جدای از امورات ستادی و تدابیر لازم برای فرماندهی، جنگجویی تیزهوش و زبده بود هر وقت دشمن از وجود وی در منطقه باخبر میشد انسجام خود را از دست میداد.
بعد از مدتی از سقز به کامیاران منتقل شد و در آنجا بهعنوان فرمانده گردان انصار الله و مسئول محور سرچین به کامیاران که محل تردد و تجمع اشرار منطقه بود، منصوب و مشغول خدمت میشود.
به علت واردکردن ضربات سنگین بر پیکر احزاب کومله و دموکرات به وی کمین زده میشود و برای کشتن او جایزه تعیین میکنند که سرانجام بعد از بازدیدی که از محور سرچین به کامیاران داشت در یک درگیری ناجوانمردانه با ضدانقلاب به علت اصابت گلوله آرپیجی به خودرو وی در 16 شهریورماه سال 1366 به درجهٔ رفیع شهادت نائل آمد و روح پاک و بیآلایش و بیقرارش عاشقانه به لقاءالله میرسد و شمع وجودش با سوختنی آگاهانه و از سرشور و شوق روشنیبخش رهروان کوی ولایت میگردد.
دشمن سرخورده و زخمی از کینهای که از یاران امام به دل داشت از شهادت او مسرور میگردد و این عمل ننگین خود را جشن میگیرد و شهادتش را بهمثابهٔ یک پیروزی بزرگ برای خود میداند غافل از آنکه شهادت معراج واقعی مردان خدا و نشان افتخارآمیز یاران امام و اولیا الله است.
شهید بابایی همچون مسیح کردستان (شهید محمد بروجردی) همواره به مردم کردستان عشق میورزید و رفتن از کردستان را کفران نعمت میدانست و همین عشق او را در کردستان ماندگار کرد و مرغ جانش در آسمان همان منطقه به پرواز درآمد پیکر پاک او در زادگاهش به خاک سپرده شد و مقبرهاش چونان مقبره دهها شهید سرافراز دیگر شهر برزول نهاوند زیارتگاه عاشقان و عارفان است.
گزارش از مهدی سهرابی
انتهای پیام/